شرح جزء ۱۴ قرآن| ماجرای دشمنی شیطان با انسان
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۲۲۵۶۳
خداوند در سوره مبارکه حجر به ماجرای خلقت آدم و سجده نکردن شیطان اشاره میکند. با این کار ابلیس از بهشت اخراج شد اما خدا به او مهلت دوباره داد.
قدس آنلاین: در چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء ۱۴ قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجتالاسلام محسن قرائتی تقدیم میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارکه حجر
«فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلَّا إِبْلِیسَ أَبی أَنْ یکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ» پس فرشتگان همگی با هم و یکسره سجده کردند. مگر ابلیس از اینکه با سجدهکنان باشد، خودداری کرد.
خلقت آدم و سجده نکردن ابلیس
مراد از دمیده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس کشیدن نیست، زیرا که حیوانات نیز نفس میکشند، بلکه مراد اعطای صفاتی چون خلّاقیت، اراده و علم، از سوی خدا به انسان است و نسبت دادن روح به خداوند، برای شرافت روح است، نظیر بیتاللَّه و شهراللَّه.
سجده فرشتگان بر آدم، یک سجده تشریفاتی نبود، بلکه به معنای خضوع آنان در برابر آدم و نسل او بود. یعنی فرشتگان نیز در خدمت بشر و مسخّر اویند.[۱]
پیامهایی از آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارکه حجر
۱- آفرینش انسان، کامل و متعادل است. «سَوَّیتُهُ»
۲- سجده فرشتگان، بخاطر دمیده شدن روح خدا بود. «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا»
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
۳- انسان، موجودی است دو بُعدی و در هر دو بُعد کامل است. در بُعد مادّی، «سَوَّیتُهُ» در بُعد معنوی، «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»
۴- انسان، مظهر تجلّی بعضی صفات خداوند است. «مِنْ رُوحِی»
۵- معنویت، نیاز به تن و مَرکَب مادّی دارد. «سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ ...»
۶- کسانیکه حاضر نیستند در صفوف سجدهکنان باشند، روح ابلیسی دارند. «إِلَّا إِبْلِیسَ أَبی ...»
۷- گرچه سجود و رکوع یک ارزش است، ولی اگر همراه با رکوع و سجود دیگر نمازگزاران باشد ارزش کاملتری دارد. «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»[۲] «مَعَ السَّاجِدِینَ»
آیات ۳۲ تا ۳۵ سوره مبارکه حجر
«قالَ یا إِبْلِیسُ ما لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ * قالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ * قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ * وَ إِنَّ عَلَیکَ اللَّعْنَةَ إِلی یوْمِ الدِّینِ» (خداوند) فرمود: ای ابلیس! چه شد تو را که همراه (فرشتگان) سجدهکنان نیستی؟ (ابلیس) گفت: من اینگونه نیستم که برای بشری که او را از گِلی خشک، از گِلی سیاه و بدبو آفریدهای، سجده کنم. (خداوند) فرمود: پس از صف فرشتگان (واین مقام) خارج شو که همانا تو رانده و مطرودی و البتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود.
پیامهایی از آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارکه حجر
۱- در قضاوت تنها به علم خود تکیه نکنیم، بلکه از مجرم نیز اقرار بگیریم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحیات مجرم را برای همه روشن کنیم. «یا إِبْلِیسُ ما لَکَ»
۲- اگر روحیه تکبّر در شخصی پیدا شد، محیط وعواملِ دیگر، در هدایت او کارساز نیست. (ابلیس در لابلای فرشتگان و در محیط ملکوتی بود لیکن بخاطر لجاجت و تکبر آنگونه شد) «أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ»
۳- برتری نژادی، یک فکر ابلیسی است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ ...»
۴- بدتر از سجده نکردن، غرور و تکبّر در برابر فرمان خداست. «لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ»
۵- بدتر از گناهکردن، توجیه گناه است. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» (شیطان، گناه خود را توجیه کرد)
۶- غرور و تکبر که آمد، نور و روح الهی را در انسان نمیبیند. شیطان جسم خاکی بشر را دید و حاضر به سجده نشد، در حالی که دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهی او بود. «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ»
۷- دستور و فرمانهای الهی سبب اجبار نیست. «لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ
۸- تکبر، بزرگی نمیآورد، بلکه سبب تحقیر میشود. «فَاخْرُجْ» سبب نابودی و محو عبادات قبل میشود. «فَإِنَّکَ رَجِیمٌ»
۹- اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهی، جایز نیست. در مقابل فرمان: «فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» جایی برای گفتار «خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ» نیست.
۱۰- یک لحظه نافرمانی و تکبّر، سبب خروج ابدی شد. «إِلی یوْمِ الدِّینِ»
۱۱- متکبّر همواره مورد لعنت الهی است. «عَلَیکَ اللَّعْنَةَ إِلی یوْمِ الدِّینِ»
آیات ۳۶ تا ۳۸ سوره مبارکه حجر
«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ * قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ* إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ابلیس) گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزی که مردم برانگیخته شوند، مهلت بده (و زنده بدار) (خداوند) فرمود: پس همانا تو از مهلت یافتگانی. (امّا نه تا روز قیامت، بلکه) تا روزی که وقت آن معلوم است.
مهلتی که به شیطان داده شد
وقتی شیطان فهمید تا روز قیامت مورد لعن است، از خداوند خواست تا آن روز به او مهلت داده شود، ولی نگفت که برای چه مهلت میخواهد. از آنجا که سنّت خداوند بر مهلت دادن است، لذا به او مهلت داده شد، امّا نه تا روز قیامت که او درخواست کرد، بلکه تا روزی که زمان آن نزد خدا مشخص است و به گفته برخی از مفسران تا روزی که بشر باشد و تکلیف باشد.
پیامهایی از آیات ۳۶ تا ۳۸ سوره مبارکه حجر
۱- سنّت خداوند بر مهلت دادن به گنهکاران است. «فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ»
۲- دعا و درخواست گنهکاران نیز اگر مصلحت باشد، مستجاب میشود. شیطان گفت: «فَأَنْظِرْنِی» پاسخ آمد: «فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ»
آیات ۳۹ و ۴۰ سوره مبارکه حجر
«قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» (ابلیس) گفت: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من هم در زمین (بدیها را) برایشان میآرایم و همه را فریب خواهم داد. مگر بندگان اخلاصمند (و برگزیده تو را) از میان آنان.
خداوند کسی را گمراه نمیکند مگر خودش راه گمراهی را انتخاب کند
خداوند کسی را گمراه نمیکند، لیکن اگر کسی با اراده خود راه انحراف را برگزیند، خدا او را به حال خود رها میسازد و این رهاکردن بزرگترین کیفر و قهر الهی است. ابلیس نیز چون با اراده خود تکبر و لجاجت کرد، خداوند او را به حال خود رها کرد و مراد از جمله «أَغْوَیتَنِی» نیز همین معناست؛ یعنی اکنون که بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج کردی و به حال خودم واگذاردی من چنین و چنان خواهم کرد.
ابلیس میداند که گروهی از مردم، از برگزیدگان الهی خواهند بود، (یعنی او نبوّت و امامت را نیز پذیرفته است همان گونه که از «رَبِّ بِما أَغْوَیتَنِی» معلوم میشود، خدا را پذیرفته است و از دعایش که مرا تا قیامت مهلت بده، روشن میشود معاد را نیز قبول داشته است.
بنابراین، ابلیس اصول عقائدش درست بود، لیکن عیب او تکبّر و نداشتن روحیه تسلیم و عبودیت بود. پس علم و ایمان به تنهایی کافی نیست، عمل و تسلیم و عبودیت لازم است.
پیامهایی از آیات ۳۹ و ۴۰ سوره مبارکه حجر
۱- ابلیس و ابلیس صفتان عیب خود را به خدا نسبت میدهند. «أَغْوَیتَنِی»
۲- ابزار انحراف شیطان، زیبا جلوه دادن زشتیهاست. «لَأُزَینَنَّ»
۳- پاکان و مخلصان از دام شیطان درامانند. «الْمُخْلَصِینَ» (البتّه اخلاص داشتن کافی نیست، عنایت خداوند لازم است. زیرا «مخلص» به معنای برگزیده الهی است)
آیات ۴۱ و ۴۲ سوره مبارکه حجر
«قالَ هذا صِراطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ * إِنَّ عِبادِی لَیسَ لَکَ عَلَیهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوِینَ» (خداوند) فرمود: این (اخلاص و نجات مخلصان) راه مستقیمی است که خود برعهده دارم. همانا برای تو بر بندگان (برگزیده) من تسلطّی نیست، مگر از گمراهانی که تو را پیروی کنند.
محافظت خدا از بندگان مخلص و برگزیده از وسوسههای شیطان
در آیه قبل، ابلیس گفت: من همه را گمراه میکنم جز افراد برگزیده و مخلص را. خداوند در این آیه میفرماید: این که تو حریف بندگان برگزیدهام نمیشوی، راه مستقیم و سنّت من است، یعنی سنّت من آن است که خودم ضامن حفظ آنان باشم، نه آنکه تو به آنان کاری نداری، بلکه نمیتوانی به آنان کاری داشته باشی.
سؤال: اگر ابلیس حریف بندگان برگزیده نمیشود، پس وسوسه آدم بر خوردن از درخت ممنوعه چه بود؟
پاسخ: ابلیس در آنان طمع دارد و وسوسه هم میکند و گاهی به ترک اولی نیز وادار میکند لیکن آنان را گمراه و منحرف نمیکند.
پیامهایی از آیات ۴۱ و ۴۲ سوره مبارکه حجر
۱- شیطان بر آنان که بنده خدا و تسلیم او هستند، سلطهای ندارد. «عِبادِی لَیسَ لَکَ عَلَیهِمْ سُلْطانٌ»
۲- انسان به اختیار خود، ابلیس را پیروی میکند. «اتَّبَعَکَ»
۳- اگر با عبادت و تقوا در مَدار بندگان خدا درآمدیم، بیمه میشویم. «عِبادِی لَیسَ لَکَ ...»
۴- کار شیطان وسوسه است، نه سلطه. «لَیسَ لَکَ عَلَیهِمْ سُلْطانٌ» (در قیامت نیز ابلیس در پاسخ اعتراض مردم میگوید من تنها شما را دعوت کردم، ولی تسلّط و اجباری بر شما نداشتم)
پینوشت
[۱] . تفسیر المیزان
[۲] . بقره، ۴۳
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شیطان قرآن کریم سوره حجرات سوره مبارکه حجر ۱ هایی از آیات أ غ و یت ن ی تا روزی ا إ ب ل یس ت خداوند ه تا روز ص ل صال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۲۲۵۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ائمه معصومین(ع) سرآمدانِ گفتوگو بودند/ احساس مسئولیت مسلمانان، نسبت به تمام بشریت
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، در این همایش نماینده وزارت دادگستری برزیل، نماینده کنفدراسیون کاردینالهای این کشور، برخی از کشیشها و شخصیتهای مسیحی سائوپائولو، مسئولان سیاسی این شهر و ایالت سائوپائولو و جمعی از علما و مبلغان و شخصیتهای دینی آمریکای جنوبی حضور داشتند و سخنرانان بر ضرورت گفتوگو بین ادیان و مذاهب، تاکید و نسبت به حضور آیتالله رمضانی در این همایش ابراز خرسندی کردند.
** ائمه معصومین(ع) سرآمدان گفتوگو و تبادل نظر
آیتالله رمضانی، دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در سخنانی در این همایش، با اشاره به اهمیت علم در نگاه شیعی اظهار کرد: علم، اساس هر خیر است، در مقابلش جهل و نادانی پایه هر شرّی خواهد بود و جهل اصل کل شرّ است. اگر انسان خودش را درست بشناسد، خدای خودش را هم خواهد شناخت. حضرت امیرالمومنین(ع) در روایتی فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ كانَ لِغَيْرِهِ أَعْرَفَ وَ مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ كانَ بِغَيْرِهِ أَجْهَلَ»؛ اگر انسان خودش را درست بشناسد، انسانهای دیگر را هم درست خواهد شناخت و شناختش نسبت به دیگران بهتر میشود. اما وای بر جهل و نادانی! اولین نادانی، نادانی نسبت به خود است. هر کس نسبت به خودش نادان باشد، هم میلغزد و هم گمراه میشود. اگر انسان خودش گمراه شد، دیگران را هم گمراه میکند و نسبت به دیگران، جاهلتر و نادانتر خواهد بود. همه ما مأمور شدیم که خودمان را بشناسیم، «إعرِف نَفسَكَ». ارسطو در آکادمی خود نوشته بود: خود را بشناس، خودشناسی رمز رشد بشر است و باعث میشود که انسان احساسی نسبت به همه انسانها، پیدا کند.
وی ادامه داد: حضرت امیرالمومنین(ع) مورد پذیرش همه مسلمانان است. شیعیان ایشان را امام میدانند و علمای اهلسنت هم حضرت امیرالمومنین(ع) را به عنوان خلیفه چهارم پذیرفتهاند و قبول دارند. ایشان دارای ویژگیهای برجستهای هستند که یکی از آنها «عدالت» است. «جورج جرداق» نویسنده مشهور مسیحی لبنانی است که کتاب خیلی خوبی را در خصوص حضرت امیرالمومنین(ع) به نام «صوت العداله» در پنج جلد به نگارش درآورده و خلاصه این کتاب هم در یک جلد منتشر شده است. من پیشنهاد میکنم که این کتاب به زبانهای اسپانیایی و پرتغالی ترجمه شود. جورج جرداق، عاشق و دلداده حضرت امیرالمومنین(ع) است و نسبت به ایشان عشق میورزد.
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) افزود: حضرت امیرالمومنین(ع) تعبیری دارند با این مضمون که مردمان دو دستهاند، گروهی برادر دینی تواند و گروهی در آفرینش با تو همانندند. به ما این طور یاد دادند که به مسیحیان یا یهودیان هم، برادر مسیحی یا یهودی بگوییم؛ یعنی ای کسانی که پیرو حضرت موسی یا حضرت عیسی هستید، رسول اکرم(ص) با همه آنها صحبت میکردند و برهان و منطق خود را ارائه میدادند. یک جایی خداوند به رسول اکرم(ص) میگوید: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» شما هم منطق و حرف هایتان را بیاورید و با هم حرف بزنیم. حتی آن کسی که هیچ چیزی را هم قبول ندارد با او هم صحبت کن، «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ» و به آنها منطق خودت را بگو! دیالوگ این است. اگر منطق تو را درک نکردند و استدلال تو را نپذیرفتند و اصلا تو را قبول نکردند، تو صبر کن نسبت به آن چیزهایی که به تو میگویند، «وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ». اگر هم میخواهی آنها را ترک کنی، از آنان به نيكويى دورى كن، «وَٱهجُرۡهُمۡ هَجرٗا جَمِيلٗا».
آیتالله رمضانی در ادامه، ائمه معصومین(ع) را سرآمدان گفتوگو دانست و تصریح کرد: امامان و رهبران دینی ما مثل امام صادق(ع) و امام رضا(ع)، با همه از جمله مسیحیان و زرتشتیان، صحبت میکردند. باید با هم حرف بزنیم و همدیگر را بفهمیم و درک کنیم و به یکدیگر احترام بگذاریم. اسلام، زندگی مسالمتآمیز را که در زبان عربی به آن «التعايش السلمي» گفته میشود، ترویج میکند. بشر باید در کنار همدیگر باشد. اسلام مدافع توسعه ارتباطات؛ اعم از ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با خداوند و ارتباط با طبیعت است. اسلام تاکید دارد که طبیعت را از بین نبرید و آن را آلوده نکنید، اسلام نسبت به طبیعت این حرف را میزند تا چه برسد به انسان؛ تا چه برسد به حقوق حیوانات!
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: برخی وقتی که بحثهای حقوقی را مطرح میکنند میگویند که این بحثها مربوط به صد سال یا صد و پنجاه سال پیش است، اما ما مدرک و سند داریم که هزار و دویست و پنجاه سال پیش رساله حقوق توسط امام سجاد(ع) با بیش از پنجاه حق، نوشته شد. در ده سالی که در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان بودم، این مبحث را به صورت مفصل، مطرح کردم، در آنجا بخشی از اعلامیه جهانی حقوق بشر را پذیرفتم و بخشی دیگر از آن را نقد کردم، حقوق اخلاقی را هم در آنجا مطرح کردم. روایت بسیار زیبایی از ائمه معصومین(ع) نسبت به طبیعت وجود دارد با این مضمون که اگر روزی جنگی با دشمنی داشتید، درختان سرزمین دشمن را قطع نکنید و نسوزانید، اینها محیط زیست است، آب آشامیدنی آنها را آلوده نکنید. هم در قرآن و هم در روایات به صورت مفصل در رابطه با محیط زیست، بحث شده است.
** توهین به قرآن، توهین به بشریت است
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با اشاره به اهمیت گفتوگو اظهار کرد: تبادل نظر برای تعامل و جهت رسیدن به فهم مشترک است؛ برای رسیدن به آنچه که ادیان به آن تاکید میکردند؛ یعنی گوهر انسان. گوهر انسان، همان کرامت اوست که هیچ نژادپرستیای در آن نیست. قبیله قریش در زمان مبعوث شدن پیامبر(ص) خود را برترین نژاد و قوم میدانست، اما رسول اکرم(ص) فرمودند: هیچ فرقی بین قریش و غیر قریش، هیچ فرقی بین سیاه و سفید و هیچ فرقی بین عرب و غیر عرب نیست. رسول اکرم(ص) به شدت با نژادپرستی مقابله میکردند و میگفتند که چرا سیاهان را برده خودتان قرار میدهید، آنها انسان هستند و دارای شرافت میباشند. پیامبر(ص) افراد سیاهپوستی همچون بلال حبشیِ بزرگ را مَحرم خود قرار دادند. پیامبران، معجزات متنوعی داشتند، اما بلال حبشی از رسول اکرم(ص) اصلا معجزه نخواست، معجزه پیامبر(ص) برای بلال حبشی، همان کلمات رسول اکرم(ص) بود، زیبایی نهفته در این کلمات، معجزات رسول اکرم(ص) به شمار میرود. در کلام نبوی همه انسانها؛ اعم از زن و مرد، کودک و جوان و پیر، شریف هستند.
وی ادامه داد: زندگی و حیات را باید به درستی معنا و تفسیر کنیم. در گفتوگوها باید به مشترکات میان انسانها و آن چیزی که باعث رشد انسان میشود، پرداخته شود. ما ایمان تک تک انبیا، از آدم تا خاتم؛ اعم از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(ص) را لازم و واجب میدانیم و هیچ فرقی بین آنها نمیگذاریم. حتی اگر جملهای از حضرت عیسی برای ما نقل شود، برای ما حجت است و به آن عمل میکنیم؛ مثلا کسی از حضرت عیسی پرسید که با چه کسانی همنشین شویم. او پاسخ دادند: کسی که شما را به یاد خدا میاندازد، کسی که به علم شما میافزاید، کسی که شما را به آخرت دعوت میکند و به یاد آخرت میاندازد. ما به کلام نقل شده از همه انبیای الهی عمل میکنیم و به آن معتقد هستیم، ما مؤمنیم و یک حریمی را قائل هستیم.
آیتالله رمضانی با تاکید بر لزوم ممنوع بودن اهانت به پیامبران، اظهار داشت: به هیچ پیامبری نباید به بهانه آزادی بیان، اهانت شود، این خط قرمز برای بشر است. نباید به مقدسات توهین شود، بگذارید این مقدسات برای بشر باقی بماند. کتابهای آسمانی و پیامبران، مقدس هستند. وقتی که من در آلمان بودم، نامهای به پاپ نوشتم که او هم جواب آن نامه را داد. پاپ زمانی گفته بود که اگر کسی به مادرم توهین کند، من با او مقابله میکنم. من در آن نامه به پاپ نوشتم که این حرفی که زدی، حرف خیلی خوبی است، مادر برای هر کسی، مقدس و محترم است. اگر به پیامبران و مقدسات توهین صورت بگیرد، هیچ چیز دیگری در میان بشر باقی نمیماند و باید به همه پیامبران، احترام گذاشته شود. امروزه برخی به بهانه آزادی بیان، به پیامبران الهی توهین میکنند و قرآنِ مسلمانان را میسوزانند. در برخی از کشورهای اروپایی هم شاهد ساخت فیلمهایی برای اهانت به پیامبر اکرم(ص) هستیم. نباید قلوب بشریت را با این کارها، جریحهدار کرد. قرآن، کتاب انسان است و توهین به قرآن، توهین به کل بشریت، و توهین به پیامبر اکرم(ص) توهین به تمام بشر است. جامعه با اهانت، رشد نمیکند، بلکه رشد جامعه با اکرام و تکریم انسان و خردورزی است.
وی در ادامه، ماموریت انبیای الهی را بیرون آوردن بشر از زندگی حسی و مادی دانست و تصریح کرد: ما فقط برای این دنیا خلق نشدیم، چون همه ما یک روزی این دنیا را ترک خواهیم کرد. ترک این دنیا مساوی با فنا و نیستی نیست، بلکه زندگی در یک عالم وسیعتر است. اصلا انسان برای فنا آفریده نشده، بلکه برای ابدیت آفریده شده و این دنیا هم یک دنیای گذراست. اگر این نگاه را به انسان داشته باشیم، تبیین ما نسبت به انسان خیلی متفاوت خواهد بود و آن را در صورتی خواهیم دانست که بدانیم نقش انسان کجاست و هیچ فرقی بین احساس مسئولیت منِ مسلمان نسبت به یک مسیحی، و احساس مسئولیت یک مسیحی نسبت به منِ مسلمان وجود نخواهد داشت. این احساس مسئولیت را ما نسبت به همدیگر خواهیم داشت.
** مسئولیت مسلمانان نسبت به تمام بشریت
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) اضافه کرد: روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است با این مضمون که: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مىزند اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست. براساس این روایت، اگر یک غیرمسلمان اعم از مسیحی یا یهودی و حتی ملحد چون مورد ظلم قرار گرفته است، از یک مسلمان کمک بخواهد و آن مسلمان با این که میتواند، به آن غیرمسلمان جواب ندهد و وی را کمک نکند، او اصلا مسلمان نیست. این نگاه به آخرت، مسئولیت انسان را توسعه میبخشد و نگاه او را به زندگی و حیات تغییر میدهد.
آیتالله رمضانی افزود: خداوند در قرآن در آیه ۲۴ سوره انفال که علامه اقبال لاهوری به زیبایی به لحاظ جامعهشناسی درباره آن سخن گفته است، انسانها را مورد خطاب قرار میدهد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد.
مراد این آیه، حیات حسی و مادی نیست، بلکه حیات عقلی است که یک زندگی توأم با منطق، عقل و وحی میباشد. خداوند در آیه ۱۰ سوره انبیاء میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر (و بیداری) شما در آن است! آیا نمیفهمید؟! براساس این آیه، خداوند قرآن را کتابی نازل کرده است که درباره انسان و عظمت انسان است؛ این که انسان، چه کسی است، چه چیزی بود و چه چیزی باید بشود. خداوند در برخی از آیات دیگر قرآن، خطاب به انسان میگوید که شما چیزی نبودید، خداوند در آیات دیگری میفرماید که شما چیز قابل ذکری نبودید. «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا» آيا بر انسان روزگارانى نگذشت كه چيزى لايق ذكر نبود؟ ولی شما به بینهایت دعوت شدید و آن کسی که شما را دعوت کرده، خداست. «وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ»؛ یعنی خداوند شما را به دارالسلام؛ یعنی خانه صلح و امنیت دعوت میکند، لذا یکی از نامهای خداوند، «سلام» است.
وی، دنیا را به مسافرخانهای تشبیه و تصریح کرد: این دنیا مسافرخانه است و همه ما مسافر هستیم، بعد از بیست یا سی سال ما هم به دیگران ملحق میشویم. حتی خداوند به پیامبرش میگوید: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»؛ یعنی شما از این دنیا میروید، اما شما برای ابدیت خلق شدهاید. شما خلق نشدید که نیست گردید، بلکه شما خلق شدید که هست بمانید، نه برای رفتن، بلکه برای بودن خلق شدید. انبیای الهی، یک پله بالاتر آمدند و گفتند که باید از این عقل هم عبور کنید و باز هم رشد کنید و به شهود برسید، انسان شهودی، انسان عاشق است. انبیای الهی آمدند که انسان را دعوت، و عاقل و عاشق تربیت کنند. یعنی انسان هم عاقل و هم عاشق باشد. اگر انسان عاقل باشد، در جامعه، ظلم و بیعدالتی خواهد بود؟ آیا زنان بیگناه کشته میشوند؟ این که انسان عاشق شود و به انسانهای دیگر عشق بورزد مهم است.
** آمریکای لاتین؛ الگوی دیالوگ در جهان
دیبرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در بخش دیگری از سخنان خود از ابراز خرسندی از حضور نماینده دادگستری برزیل در همایش «اسلام؛ دین گفتوگو و زندگی» اظهار داشت: من از این که معاون وزیر دادگستری برزیل در این همایش حضور دارد، خوشحال شدم. ایشان در جایگاهی است که باید با میزان عدل و عدالت، رفتار کند. حرف تمام پیامبران الهی این است که همه انسانها در همه جا باید بر پایه عدالت رفتار کنند و هر حقی به صاحب حق برسد. من در مقالهای میخواندم که امروز بیش از یک میلیارد کودک در جهان از سوء تغذیه، رنج میبرند. اگر عدالت باشد، دیگر سوء تغذیه در دنیا وجود نخواهد داشت. اگر عدالت باشد، محبت و عقلانیت در بین بشر خواهد بود، عدالت دعوت همه انبیای الهی است. خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. لذا همه باید به سمت صلح برپایه عدالت و با میزان عدل برویم و در گفتوگوها به این نکته توجه داشته باشیم و حرکتمان را به این سمت جهت بدهیم.
وی ادامه داد: رهبران دینی، عالمان و اندیشمندان دینی، امروزه نقش مهمی را برای تحقق صلح برپایه عدل دارند. ما عالمان و دانشمندان باید حامل صلح، امنیت، مدارا، عشق به بشر و محبت به بشر باشیم و هیچ قومی را بر قوم دیگر ترجیح ندهیم و هیچ تفاوتی را بین سیاه و سفید قائل نباشیم. همان گونه که پیامبران ما مثل حضرت عیسی، با همان نگاهی که برادران مسیحی دارند، به حواریون احترام میگذاشت و پای آنها را میشست، همان تواضع باید میان حاکمان و میان عالمان وجود داشته باشد. با اضلاع عدالت، معنویت، محبت، امنیت، مدارا و عقلانیت، ما میتوانیم در همین دنیا، بهشت را درست کنیم. سازنده بهشت خود ما بشر هستیم و در روز قیامت، ما مهمان همان بهشتی هستیم که خودمان ساختهایم.
آیتالله رمضانی خاطر نشان کرد: خیلی خوشحال شدم که در این همایش، حضور پیدا کردم. ظرفیتی که در آمریکای لاتین به لحاظ گفتوگوی بین ادیان دیدم، میتواند الگویی برای دنیا باشد. از این که دولت برزیل به این همایش توجه داشت و نمایندگانی را فرستاد، قدردانی میکنم. هر مسلمانی در هر کشوری از دنیا که زندگی میکند، باید به قانون آن کشور احترام بگذارد. پیام من این است که گفتوگو یک امر ضروری بین ادیان برای توجه به گوهر انسان است. گوهر انسان همان کرامت است و برای رسیدن به کرامت، باید عدالت و عقلانیت و معنویت باشد تا بشر طعم عدالت و آزادی را بچشد و بتوانیم به دست خودمان، بهشت را در همین دنیا بسازیم.
** تقدیر از شخصیتهای اسلامی و مسیحی فعال
حجتالاسلام والمسلمین «طالب حسین خزرجی»، موسس مرکز اسلامی برزیل در بخش دیگری از این همایش با اشاره به فعالیتهای این مرکز اظهار کرد: در گذشته به شدت در زمینه منابع اسلامی به زبان پرتغالی، فقر وجود داشت، اما مرکز اسلامی برزیل پس از تأسیس، کتابهای مرجع در زمینه علوم اسلامی مختلف را به زبان پرتغالی ترجمه کرد و بزرگترین دانشنامه در زمینه معارف اهلبیت(ع) به این زبان را پایهگذاری کرد. تعداد کتابهای ترجمه شده توسط مرکز اسلامی برزیل به زبان پرتغالی به صد و پنجاه کتاب میرسد که ۷۰ کتاب از آن، چاپ شده است. از ابتدای آغاز به کار پایگاه اینترنتی مرکز اسلامی برزیل، بیش از ده میلیون نفر از این پایگاه بازدید کردهاند. این مرکز محصولات فکری و فرهنگی خود را در بیش از صد موسسه و کتابخانه در داخل و خارج از برزیل توزیع میکند و مرکز اسلامی برزیل به منبع مورد اعتمادی برای دانشجویان و پژوهشگران و محققان تبدیل شده است.
نماینده وزارت دادگستری برزیل نیز در این همایش در سخنانی به بیان اهمیت وجود عدالت در یک جامعه پرداخت. نماینده فدراسیون کاردینالهای برزیل نیز در سخنانی در خصوص اهمیت گفتوگو و جایگاه آن در پیشرفت زندگی جوامع و نیز اهمیت توجه به این مسئله، سخنانی ایراد کرد.
در بخش پایانی همایش بینالمللی «اسلام، دین گفتگو و زندگی» از برخی از شخصیتهای اسلامی و مسیحی فعال تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/